21 لیکن اینک، دست آن کسی که مرا تسلیم میکند با من در سفره است.
66 و چون روز شد، اهل شورای قوم یعنی رؤسای کهنه و کاتبان فراهم آمده، در مجلس خود او را آورده،
20 و چون فریسیان از او پرسیدند که ملکوت خدا کی میآید، او در جواب ایشان گفت، ملکوت خدا با مراقبت نمیآید
13 هیچ خادم نمیتواند دو آقا را خدمت کند. زیرا یا از یکی نفرت میکند و با دیگری محبّت، یا با یکی میپیوندد و دیگری را حقیر میشمارد. خدا و مامونا را نمیتوانید خدمت نمایید.
34 چراغ بدن چشم است، پس مادامی که چشم تو بسیط است،تمامی جسدت نیز روشن است و لیکن اگر فاسد باشد، جسد تو نیز تاریک بُوَد.
48 پس به کارهای پدران خود شهادت میدهید و از آنها راضی هستید، زیرا آنها ایشان را کشتند و شما قبرهای ایشان را میسازید.
50 تا انتقام خون جمیع انبیا که از بنای عالم ریخته شد از این طبقه گرفته شود.
29 لیکن او چون خواست خود را عادل نماید، به عیسی گفت، و همسایهٔ من کیست؟
29 زیرا که روح خبیث را امر فرموده بود که از آن شخص بیرون آید، چونکه بارها او را گرفته بود، چنانکه هر چند او را به زنجیرها و کندهها بسته نگاه میداشتند، بندها را میگسیخت و دیو او را به صحرا میراند.
11 و هرگاه در مال بیانصافی امین نبودید، کیست که مال حقیقی را به شما بسپارد؟
15 به ایشان گفت، شما هستید که خود را پیش مردم عادل مینمایید، لیکن خدا عارف دلهای شماست. زیرا که آنچه نزد انسان مرغوب است، نزد خدا مکروه است.
9 و چون یافت، دوستان و همسایگان خود را جمع کرده، میگوید، با من شادی کنید زیرا درهم گمشده را پیدا کردهام.
7 امّا هیرودیسِ تیترارک، چون خبر تمام این وقایع را شنید، مضطرب شد زیرا بعضی میگفتند که یحیی از مردگان برخاسته است،
16 و هیچکس چراغ را افروخته، آن را زیر ظرفی یا تختی پنهان نمیکند بلکه بر چراغدان میگذارد تا هر که داخل شود روشنی را ببیند.
30 عیسی از او پرسیده، گفت، نام تو چیست؟ گفت، لَجئْون. زیرا که دیوهای بسیار داخل او شده بودند.
27 از آن پس بیرون رفته، باجگیری را که لاوی نام داشت، بر باجگاه نشسته دید. او را گفت، از عقب من بیا.
12 و باجگیران نیز برای تعمید آمده، بدو گفتند، ای استاد چه کنیم؟
55 و رؤسای کهنه و جمیع اهل شورا در جستجوی شهادت بر عیسی بودند تا او را بکشند و هیچ نیافتند،
40 اینان که خانههای بیوهزنان را میبلعند و نماز را به ریا طول میدهند، عقوبت شدیدتر خواهند یافت.
5 پس فریسیان و کاتبان از او پرسیدند، چون است که شاگردان تو به تقلید مشایخ سلوک نمینمایند بلکه به دستهای ناپاک نان میخورند؟
21 امّا چون هنگام فرصت رسید که هیرودیس در روز میلاد خود امرای خود و سرتیپان و رؤسای جلیل را ضیافت نمود؛
10 پس یهودای اسخریوطی که یکی از آن دوازده بود، به نزد رؤسای کَهَنه رفت تا او را بدیشان تسلیم کند.