یک سبد شعر برای کلبه ی تنهایی
یک سبد واژه پر از حجم دردو کمی بارانی
نغمه ای که مرا میبرد با خود به شهری رویایی
آنجا باغبان داشت گلی و گیاهو دلی دریایی
پشت پرچین اقاقی یک نفر شعر میخواند
از غم واژه کمی حرف کمی گل میکاشت
جای حرفم نبود طاقچه ی حجم هجایای کشیده روی کلمات
پتک انگیز ترین خورد کننده داشت کلمه روی ردیف
صبح نغمه همی باز طلوع بودو طلوع
شعر من جای کمی واژه کمی حرف میداشت
حسام الدین شفیعیان
سوت سوت سوت ایست ممتد شعر
شهر خواب از شعر شعر خواب از شهر
تکان تکان شعر را بتکان
بر روی واژه نقطه نقطه هست نکته
مغز بادامی که تلخی شعر دارد
شیرینی از کام شعر انگیز دارد
تابلوی سیاه زده از گوشه عکسی
عکس های خواب زده خواب زدگان زندگان
شعر تاریخچه کهن عصر مدرن
ابیات تازه از تراشه های نوک مدادی
مداد کیبوردی مداد غیر کاغذی
شعر روزنامه های دیروز
دیروز در پس امروز
فردا نگارنده از قصه های تابانی
شعری از جوشش نثر از پیچک جملات
فراسوی طاقچه از خاک شعر
درون شعر تکانی خفته
خفته از سرود سرود سرود
فاصله شعر نقطه دارد
چند شعر فاصله نجومی از سیاره آدمک ها
حسام الدین شفیعیان
در مسیر رود بود سنگلاخ ها
رود زصخره زدو شد سیلاب ها
آرزویش به دریا رسیدن میرفت
در مسیر دریا چه بود سنگلاخ ها
رود گلالود شد از سنگ خاک گرفته
مدتی ماندو بو گرفت زسنگلاخ ها
سد او شدن تا به دریا نرسد
سد او که اندیشه دریا شدن ها
خروش او باران میگرفت
زسنگ شکستو شد همره دریاها
شاعر-حسام الدین شفیعیان
من با قافیه ها هم وزنم
یک مصرع پر حرفم
من قافیه ی سرگردان بی حرفم
یک سبد شعر پر دردم
جایی در اخر بیت ها یا یک مثنوی پر از خار برگم
اخر خواب ها
یا اول سپیده ی صد برگم
نشسته بر تاج رنگین کمان
یا شیرازه ی ریشه ای پر دردم
کنج گنج تو یا روی طاقچه بی برگم
درخت تنومند کاغذ شده ی این برگم
سفرنامه ی تو شاید این قصه ی صد برگم
توی دفتر خاطراتت پر سکوتو بسته از دردم
حسام الدین شفیعیان
فرایند سکوت مغزی شبیه استعاره ای از خاموشی
تفاله ای از دمنوش آرامش مصنوعی برای هوش های مصنوعی
برایش از فیزیک کوانتونومی میگویی و مغز خسته از فراموشی
آلزایمری از دنیای خاموشی ارامشی از پسامدرن گذشتن از طبل خاموشی
تکرار واژه های تبر خورده چه سخت هست از مرده بخواهی مدهوشی
در دنیایی از کلماتی برای فراموشی
حسام الدین شفیعیان